پیام دایکندی

دایکندی یعنی سرزمین دلیر مردان

پیام دایکندی

دایکندی یعنی سرزمین دلیر مردان

وضعیت اجتماعی زنان در افغانستان

سیری بر وضعیت زنان افغان از 2001 تا 2012

نوشته شده توسط  موسسه جامعه باز


 

 

سیری بر وضعیت زنان افغان از 2001 تا 2012

نوشته شده توسط وبلاگ نویسی ویژه بانوان- موسسه جامعه باز

زعامت طالبان بر افغانستان، به عنوان بدترین دوره حیات سیاسی و اجتماعی زنان افغان، تلقی می شود، دوره ای که در آن زنان افغان از اساسی ترین نیازهای انسانی خود محروم بودند . حق اشتراک در فعالیت های اجتماعی- بهره وری از فرصت های آموزشی – کاری و در نهایت حضور اجتماعی، از سوی حاکمیت افراطی و بنیاد گرای طالبان، از زنان گرفته شده بود. ممنوعیت گشت و گذار بدون محارم و پوشش چادری از ملموس ترین دستورات نابخردانه ای بود که برای زنان افغان، وضع شده بودند.  این سیاست های نابخردانه  که ناشی از یک نظام رادیکال و افراطی بود، زنان افغان را به انسان هایی منزوی تبدیل و نسل سرخورده ای از آنان را، تقدیم جامعه افغانی کرد.

اما اوضاع بدین منوال دوام نیاورد،  حضور جامعه جهانی در افغانستان پس از پنج سال حکمروایی طالبان  و مبارزات جهانی با تروریزم طالبانی، شرایط دیگری را برای شهروندان افغان؛ مخصوصاً زنان، رقم زد.  حضور جامعه جهانی در افغانستان، توجه بسیاری از حامیان حقوق زنان و حقوق بشر را به افغانستان و نسل سرخورده آن که زنان بودند، جلب کرد. گروه ها و موسسات فراوانی،  هم صدا با آنان، در خط حمایت از حقوق بشر و حقوق زنان قرار گرفتند، دیری نپایید که پروژه های فراوانی به منظور بهبود وضعیت زنان در تمامی نقاط افغانستان به اجرا گذاشته شد  از پروژه های آموزشی گرفته تا توانمند سازی در عرصه های گوناگون و ایجاد فرصت های کاری برای زنان در طبقات مختلف اجتماعی، حجم کارهای انجام شده در ارتباط با بهبود وضعیت زنان، به گونه ای بود که در طی کوتاه مدتی، حضور زنان افغان در عرصه های اجتماعی به شدت پررنگ شد؛ اکنون ده سال از آن زمان گذشته است، زنان افغان دستاوردهایی داشته اند که نمی توان آنان را نادیده انگاشت.

 

آموزشی: آن چه بدیهی است رشد کمی مراکز آموزشی دولتی و خصوصی در سراسر کشور، تعداد قابل توجهی از افغان ها را جذب خود کرده است، آخرین گزارش ها نشان می دهند، تعداد مراکز آموزشی و دانش آموزان و دانش جویان در سطوح مختلف، افزایش یافته است، یک سوم این ارقام را زنان تشکیل می دهند؛ نا امنی در برخی از مناطق افغانستان، مردسالاری، سنت های نادرست در قبال زنان و  همچنین فقر از مواردی هستند که نارسایی هایی را در راه حضور زنان در عرصه آموزشی، ایجاد کرده اند   و مانع از استفاده مساوی دختران از فرصت های تحصیلی، می شوند؛ اما با وجود همه این مشکلات، زنان افغان نسبت به دوره های پیشین سیاسی، حضور چشمگیری را در عرصه آموزش داشته اند.

سیاسی: نامزد شدن ده ها زن در انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی و همچنین حضور طیف وسیعی از زنان به عنوان رای دهندگان، نشان داده است که زنان در نظام سیاسی افغانستان، حضور دارند؛ هر چند مشارکت سیاسی آنان، کمرنگ و در برخی موارد با تبعیض هایی روبروست؛ اما وجود دارد. حضور 22 درصدی زنان از جمع نمایندگان در لوی جرگه اضطراری، سه وزیر  و یک معاون خانم در ساختار قدرت در افغانستان، اولین گام های حضور سیاسی زنان پس از طالبان به شمار می رود؛ هر چند این رقم در دوره های بعد، با نوساناتی، مواجه بوده است.

27% از نمایندگان ولسی جرگه و 23% از نمایندگان سنا را نمایندگان خانم از ولایات مختلف، تشکیل می دهند . در انتخابات دور دوم ریاست جمهوری افغانستان دو خانم به عنوان نامزد پست ریاست جمهوری و در انتخابات پارلمانی دور دوم  333 خانم به عنوان کاندیدا، اشتراک کرده بودند که این رقم تا حدودی نسبت به دوره های اول انتخابات، افزایش پیدا کرده است.

قانونگذاری: حضور 60 زن در لوی جرگه تسوید قانون اساسی، نشان دهنده نقش زنان در امر قانونگذاری در افغانستان است، حضور وکلای خانم در مجلس نمایندگان و بخش های حقوقی  که در ارتباط با حقوق زنان و پیشنهادهای ارائه شده از سوی آنان، حاکی از آن است که زنان فعال، می کوشند تا قوانینی را به نفع زنان افغان، وضع کنند. اعتراض های گسترده از سوی شبکه های زنان افغان، نهادهای جامعه مدنی و شماری از شهروندان، در مخالفت با قانون احوال شخصیه و نهایتاً تعدیل در این قانون، نتیجه تلاش زنان در عرصه قانونگذاری در افغانستان، است.

اقتصادی: حضور زنان در عرصه های مختلف کاری به عنوان کارکنان دولتی در وزارت خانه ها، معلم، دکتر، وکیل و بسیاری پست های دیگر، نشان می دهد که زنان تحصیل کرده افغان در رشد اقتصادی خانواده های خود، سهیم اند. ایجاد مراکز تجارتی توسط خانم ها، بازارهای زنانه، تجارت های کوچک و همچنین کار زنان روستایی، حضور زنان در عرصه اقتصادی را نشان می دهد.

بهداشتی: در مجموع پس از سال 2001، تلاش های سازمان های جهانی برای ارتقای وضعیت بهداشتی در افغانستان، ایجاد مراکز درمانی بسیار، آموزش های بهداشتی برای کارکنان بهداشتی و مردم،  فراهم آوری نیازهای دارویی و درمانی بیماران افغان را در پی داشت که این حمایت ها منجر به کاهش مرگ و میر زنان و کودکان افغان و بالا رفتن آگاهی های بهداشتی مردم شد. در عین حال بسیاری از مردم افغانستان در پی این خدمات توانستند که به امکانات پزشکی، دسترسی پیدا کنند.

حقوق بشر: نهادهای مدافع حقوق زنان و سازمان های حقوق بشر در افغانستان کوشیده اند تا وضعیت بهتری برای زندگی زنان افغان به وجود بیاورند. ایجاد خانه های امن برای زنانی که مورد خشونت های شدید واقع شده اند، پیگیری پرونده های خشونت علیه زنان و ارائۀ خدمات حقوقی به زنان افغان، از سهولت هایی است که توسط نهادهای حقوق بشری برای زنان به وجود آمده است.

هر چند آمارها، نشان می دهند، خشونت علیه زنان افغان، افزایش یافته و موارد متعددی از نقض حقوق زنان، توسط رسانه ها به نشر رسید که حاکی از خشونت های فامیلی و قتل های مشکوک زنان بود؛ اما مهم ترین عامل افزایش خشونت علیه زنان، عدم اجرای قانون از سوی مجریان قانون و عدم مجازات عاملان خشونت، تلقی می شود؛ اما وخامت اوضاع امنیتی در برخی نقاط، قدرت برخی از گروه های رادیکال که از مخالفان سرسخت حقوق زنان به شمار می روند نیز بر این روند بی تاثیر نبوده است.

متاسفانه هنوز در برخی از نقاط افغانستان که حضور دولت در آنجا، ضعیف است، محاکم محلی بنابر سنت ها و- عرف و عادات غیر انسانی، زنان را محاکمه می کنند که سنگسار چندین زن در غزنی، بدخشان و بادغیس در سال های اخیر از همین دست، زن ستیزی ها، ناشی شده است.

همچنین گروه های خود سر و زورمندان در همه جای افغانستان،خشونت های متعددی علیه زنان را مرتکب شده اند که در نواحی دورتر از پایتخت که تنها دولت به ظاهر در آنجا، اقتدار سیاسی دارد به وفور وجود دارد؛ اما در بسیاری از موارد این رویدادهای خشونت بار علیه زنان، بازتاب خبری نمی یابند و در پایتخت به گونه ای دیگر، زورمندان و افراد عالی رتبه، خشونت را علیه زنان، مرتکب می شوند.

اما با این حال، حامیان حقوق بشر تا آن جا که می توانند، سعی در ارائه و پیگیری پرونده های خشونت علیه زنان می کنند، رسانه ها به بازتاب مسائل حقوق بشری می پردازند و این نشان دهنده آن است که حتی اگر میزان خشونت علیه زنان در جامعه بالا و از هر جناحی که باشد، سازمان های دفاع از حقوق بشر و رسانه ها وجود دارند و وظیفه خود را در این راستا، انجام می دهند.

حضور زنان در ساختار سیاسی- اقتصادی، آموزشی و حضور پررنگ در توسعه اجتماعی، بخشی از دستاوردهای زنان افغان است؛ هر چند کاستی هایی در این بخش ها، وجود داشته است و در بسا موارد، ضعف در نظام سیاسی موجود، دستاوردها و فعالیت های زنان را تحت الشعاع قرارداده است؛ اما به هر روی این دوره با توجه شدید جامعه جهانی و سازمان های حقوق بشری به افغانستان و بالاخص به مساله زنان، از دوره های طلایی در زندگی زنان افغان، محسوب می شود که اقتدار و ثبات سیاسی و بهبود اوضاع امنیتی در صورتی که وجود داشته باشد، این وضعیت را نیز رو به بهبودی خواهد برد؛ اما آنچه که نگرانی های جدی ای را در ارتباط با زندگی زنان افغانستانی به بار می آورد، گذار سیاسی افغانستان از ساختاری به ساختاری دیگر، است. خارج شدن نیروهای حافظ صلح، جنگ نافرجام با تروریزم ، ساختار سیاسی در حال ارجاع به نظام سیاسی رادیکال پیشین، گفتگوها با طالبان و وارد کردن آنان در بدنه قدرت، زندگی زنان افغانستان را در ابهامی شدید فرو برده است و سوالاتی چند بنیادی در ارتباط با آنان، خلق می کند.

به راستی زنان افغان، در ساختار سیاسی آینده، چه  جایگاهی خواهند داشت؟ آ یا مسیری که سیاست افغانستان در آن روان است، بازگشت ارتجاعی زنان افغان به دوره خشونت، نظامی گری و نقض همه جانبه حقوق زنان را در پی نخواهد داشت؟

اگر چنین باشد، چه آینده ای در انتظار زنان افغان، خواهد بود؟ آیا این به مفهوم از دست دادن همه دستاوردهایی است که زنان افغان بعد از 2001 داشته اند؟

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد