تأملی بر اظهار نظر هوایی کربلایی سنگموم در خصوصی کم کاری عبدالحق شفق والی ولایت دایکندی

اظهارات هوایی و تیر به تاریکی پرتاب کردن  کربلایی سنگموم  در خصوص عملکرد عبدالحق شفق بسیار بدور از انصاف است، که وی این اظهارات را در ذیل نوشته ی این جانب که چند پیش تحت عنوان «دایکندی قبل و بعداز شفق» که از شبکه اطلاع رسانی افغاستان به نشر رسیده بود، صورت داد، لذا به خواندن این اظهارات، بر آن شدم که جهت تنویر افکار عمومی، بررسی و تأملی داشته باشم بر اظهارات کربلایی، که این بررسی در چند بخش ذیل صورت می گیرد:

  

نویسنده : محمد فروغی از مرکز ولایت دایکندی- نیلی

بخش اول؛ پیرامون این مطلب که اظهار نظر فرمودید «کم کاری و بی کفایتی سه والی بی کفایت گذشته ولایت دایکندی، دلیلی برقوت و کفایت شفق ندانید»

در این بخش نکاتی را خدمت نویسنده مذکور یاد آور می شوم:

اولاً محض یاد آوری شما عرض می کنم که قبل از آقای عبدالحق شفق سه والی نبودند بلکه چهار والی(دانش،اکبری،سلطانعلی ارزگانی و  قربانعلی ارزگانی) در ولایت دایکندی حکومت کردند.

ثانیاً  بنده ضعف دیگران را دلیلی برقوت و کفایت شفق ندانستم بلکه آنچه که بر کفایت وصلاحیت آقای شفق دلالت می کند کارنامه و عملکرد دو سال مسولیت ایشان است، وقتی انسان بدید منصفانه به کارنامه دو سال مسولیت ایشان نگاه بیاندازد به وضوح رهنمون می گردد به سمت این حقیقت که وی با توجه به شرایط زمانی و دیگر تحولات کشور، عملکرد شان هم به لحاظ کارایی و هم به لحاظ اثر بخش نسبتاً موفق بوده است.

شفق در دوره ی مسئولیت اداره ولایت دایکندی را پذیرفتند که تقریبا تمام دونر ها و موسسات کمک کننده، افغانستان را ترک کرده اند پس می توان گفت که فرصت های بسیار حیاتی که در دوره والیان قبل بوده است در دوره آقای شفق وجود نداشته، در ثانی بر گزاری دو دوره انتخابات ریاست جمهوری که همه مدیران را حدود شش ماه در گیر این مسأله کردند و بسیار از کارها متوقف شدند و آسیب های جدی به روند های کاری در  ساحه اجرآات زدند. مضاف بر این، اندیشمندان مدیریت اجماع دارند بر این که هر مدیری در هر سطوح از مدیریت باید زمانی کافی و فرصت لازم برای خلاقیت داشته باشند،وبسیار از تصمیمات و پروژه ها کلان حداقل چهار سال وقت می برد باید این فرصت به او داده شود، بدین صورت تغییرات و عزل نصب های برق آسا و نسجیده موجب کاهش کارای عملکرد می شود  همان طور که ذکرشد بسیاری از برنامه های کلان و پروژه های حیاتی نیازمند داشتن فرصت و زمان لازم است که متأسفانه این فرصت از آقای شفق برای سر انجام رساندن پروژه های کلان و حیاتی گرفته شد است. با توجه به موارد مذکور می توان گفت که شفق نسبت به شرایط زمانی مسئولیت خودش موفق عمل کرده است.

ثالثاً آقای کربلایی سنگموم آنچه که عیان است چه حاجت به بیان است، دایکندی بعد از مسئولیت آقای شفق نسبت به دوره قبل از اقای شفق تفاوت شان بسیار اشکار  و اظهر من الشمس است، امروزه مرکز دایکندی صبغه ی شهری به خودش گرفته که قبلاً این طور نبود و این أمر از برکات عملکرد جناب آقای شفق است.

بخش دوم: در بخش دیگر از اظهار نظر خود فرمودید "ده هاپروژه که تهدابش دروایل تاسیس ولایت دایکندی گذاشته شده بود و می باید قبل ازشفق تکمیل می شد"

 پیروی این فرمایش شما متذکر می شوم، بله این بخش فرمایش  شما درست که آن پروژه ها باید در دوره های والیان  قبل از اقای شفق تکمیل می گردید که  هزار متأسفانه تکمیل نگردید حتی به صورت نیمه کاره و نیمه تکمیل هم کار نشد، آن ده ها پروژه فقط روی کاغذ و در سطح شعار مطرح گردید و بس، که در این جا من از باب روشن ساختن خوانندگان و اذهان عمومی نسبت به مسایل ولایت دایکندی، به یک نمونه از باب مثال به طرح ماسترپلان شهری شهرک نیلی اشاره می کنم که این پلان جز پلان های است که در اوایل تأسیس ولایت دایکندی روی کاغذ مطرح و در حد یک نقشه باقی ماند، اما همین نقشه ی ماستر پلان شهری دایکندی دارای هزران عیب و نقص تخنیکی و فنی بود که والیان قبل از آقای شفق نتوانیست مشکلات آن را مرتفع سازند و اجرایی نمایند و این ماستر پلان شهر همانند یک چیز مردار  لاشه اش حدود ده سال روی زمین ماند و هیچ کدام از والیان پیشین قادر به پیاد سازی آن نگردید، اما این مهم در زمان اقای شفق اجرایی و به تمام قوت پیاده شد، که اینک بالای دشت به خود رنگ شهری گرفته است، سرگها و منازل رهایشی زیادی اعمار شده است و چندین مارکیت تجاری و پمب بنزین معیاری برای مردم ساخته شده اند.

 همین طور از جمله پروژه های که در زمان والیان پیشین کلنک شان به زمین زده شد پروژه های استدیوم ورزشی نیلی، و یک پول 60 متره در کیتی بود که فقط از آن پروژه ها سهم والیان پیشین در حد یک خراشیدگی زمین بود و حدود  شش وهفت سال گذشت و بودجه های آن پروژه تماما در اثر بی کفایتی والیان پیشین به وزارت مالیه عودت داده شد، در همان زمان حدود ده میلیون دلار از بودجه انکشافی ولایت دایکندی به وسیله وکلا و والیان بی کفایت دایکندی به ولایت بامیان تقدیم شد، اما شفق آمد این پروژه ها به مرحله بهره برداری رساند، جناب کربلای سنگموم بر حسب این روایت شریف من لم یشکر المخلوق و لم یشکر الخالق، کمی هم قدر دان خدمات بندگان راستین و خوب خدا هم باشید. در پایان این بخش من از شما سئوال می کنم که اوردن موسسه تحصیلات عالی دولتی، همین طور اعمار بند برق سوختوک با هزینه بالای پنج میلیون دالر امریکای که فعلاً تحت کار می باشد از ابتکارات چه کسی است؟ و چه کسی این پروژه ها اجرایی ساخت؟

بخش سوم:  پیرامون فرمایش شما که گفتید:« همه انچه که نام برده اید طرح و پلان و بودجه اش از قبل تعیین شده بود. بطور مثال یکی ازشاهکارهای شفق تعمیرچوک پیش روی ولایت است که درواقع مربوط شاروالی است!!درحالی که این چوک بایدقبل ازشفق توسط شاروال پرهیاهو بنام عذرا جعفری درست می شد ولی این خانم ... برخلاف ان همه تبلبغاتی که به نفعش جریان داشت هیچ کاری نتوانست»

در این بخش نکاتی را به سمع خوانندگان میرسانم:

اولاً  ادعای ما  این نیست که ما در گذشته پلان و بودجه نداشتیم، بله اگر واقعاً پلان و بودجه در کار نمی بود در  این صورت کدام ملامتی شامل حال والیان پیشین نمی شد چون نه بودجه ی لازم بود ونه پلان و طرحی در این صورت والیان کدام تقصیر و کوتاهی نداشت، کربلای سنگموم فرض ما بر این است که در گذشته هم طرح و پلان بوده است و هم بودجه ی لازم، اما این طرح ها و پلان ها  فقط روی کاغذ در اثر بی کفایتی و خیانت والیان پیشین  مسکوت ماند و بودجه های انکشافی عودت داده شد. اینجا سخن از اجرآات  موثر است نه بودجه و طرح، لطفاً به بیراهه نروید.

ثانیاً محض اطلاع شما عرض می کنم بودجه های که عودت داده شده دیگر قابل برگشت نیست چون آن بودجه مختص آن سالی مالی بوده است و وقتی سالی مالی تمام می شود ضمن تصفیه بودجه  همان سال مالی و تمام بودجه های سال آینده از نو تخیصص داده میشود و بودجه بند ی جدید صورت می گیرد، به این طریق بود جه های عودت داده شده سال های پیشین کوچکترین دستگیره اقای شفق نبوده است تا حال ما زبان ملامت به سمت آقای شفق دراز کنیم.اگر غیر از این می بود میبایستی وزارت مالیه حدود دویست و سه صد میلیون دالار بابت بودجه های عودت داده شده سالهای پیشین به بودجه انکشافی ولایت دایکندی  اضافه می کرد که چنین چیزی نیست.

ثالثاً در خصوص چوک نیلی فرمودید که این چوک باید قبل از شفق توسط شاروال پرهیاهو بنام عذرا جعفری درست می شد ولی این خانم هیچ کاری نتوانست، بله من با شما موافقم که این چوک و همین طور بسیار از کار های دیگر باید به وسیله عذرا جعفری اعمار می شد، تازه این حرف، تنها حرف من و شما نیست بلکه مردم دایکندی همه اش یک صدا همین حرف را می زنند که آن ها میبایستی به وظایف شان عمل می کردند که متأسفانه نکردند، حال پرسش من از شما این است که اقای شفق بر حسب تعهد و احساس مسولیت خویش که فشارهای زیادی را تحمل کردند برای مردم اولین چوک معیاری را ساختن، وظیفه ما تشکر از او است یا نه وظیفه ما سرزنش آن والی خدوم است؟ اقای کربلایی انصاف کجا رفته است؟